چطور طراح بازی شویم
مترجم: فائزه خمیرانی – تهیه شده توسط مجله بازینامه
پس شما میخواهید طراح بازی شوید؟ لطفا این سوال را جدی بگیرید، اگر واقعا همین را میخواهید، پس به آنجا میرسید، فقط کمی صبر داشته باشید.
این راهنما به شما کمک میکند تا در این مسیر تصمیمات آگاهانهای در رابطه با تحصیلات و شغلتان بگیرید.
مطالبی که در ادامه میبینید:
• تفاوت بین طراحی بازی و ساخت بازی
• مسیر شغلی
• تحصیلات
• تجربه کاری
• پروسه استخدام شدن
طراحی بازی فوقالعاده است، ولی رقابت را جدی بگیرید. رقیبان شما در صنعت بازیسازی بسیار زیادند و برای اینکه جایگاه خودتان را در این زمینه محکم کنید، باید از بقیه بالاتر باشید.
طراحی بازی در مقابل ساخت بازی
اول از همه باید در مورد تفاوت این دو مبحث صحبت کنیم. بسیاری از اوقات، این دو واژه به جای هم به کار میروند، ولی در حقیقت هرکدام مسیر شغلی کاملا متفاوتی دارند.
طراحی بازی شامل خلق:
ایده (کانسپت) های جدید برای بازی، مکانیکها و داستان بازی میشود. در حالیکه ساخت بازی، به تمام مراحل ساخت، از انیمیشن گرفته تا برنامهنویسی موتور بازی گفته میشود. شاید کمی شبیه به تفاوت بین راننده یک ماشین و مهندسی که ماشین را ساخته باشد. تمام جزییات فیزیکی و ظاهری ماشین زیر نظر مهندس اجرا میشود، ولی این راننده است که در نهایت مسیر حرکت و نحوه استفاده از ماشین را تعیین میکند.
طراحان و سازندگان به یکدیگر نیاز دارند
بدون همدیگر، این مهارتها به جایی نمیرسد. چه فایدهای دارد که رانندگی بلد باشید وقتی کسی ماشینی تولید نمیکند. پس برای داشتن مفهوم یک ماشین کامل به هر دو نیاز داریم.
در این مثال، راننده، طراح و مهندس نقش سازنده را دارد. اگر طراح بهترین ایدهها را داشته باشد، ولی کسی نباشد که آنها را تبدیل به بازی کند، بیهوده است. و ساخت یک بازی بدون هدف و ایده قوی هم فایدهای ندارد. پس میتوان گفت که طراح و سازنده بازی همدیگر را کامل میکنند. همیشه این را به یاد داشته باشید که در پروسه رسیدن به یک بازی کامل، هردو به یک اندازه مهم و تأثیرگذارند. اگرچه این دو مسیر شغلی راههای جداگانهای دارند ولی پیوسته با هم در ارتباطاند. طراح، محتوا و جهت کلی بازی را به سازنده میدهد و او با به کار بردن این دستورالعملها در بازی، محصول نهایی را کامل -میکند. این همکاری برای ساخت بهترین بازی ممکن، ضروری است. به همین دلیل لازم است تا علاوه بر مسیر خودتان، درک کاملی از ویژگی-های شغلی سایر افراد مرتبط با این صنعت داشته باشید. این که کدام راه را انتخاب میکنید بر عهده خودتان است و به استعدادها و علایق شما بستگی دارد، ولی فراموش نکنید که برای موفقیت در این مسیر، باید یاد بگیرید تا با دیگران همکاری کنید.
صحبت در مورد طراحی بازی
یکی از مهمترین کارهایی که هر طراح مشتاقی باید انجام دهد، صحبت در مورد طراحی بازی است. اگر طرفدار بازیهای ویدیویی باشید به احتمال زیاد در مورد طراحیها و بازیهای بدی که دیدهاید، بسیار صحبت کردهاید. دوستانتان را جمع میکنید و آخرین بازیای را که دیدهاید قضاوت میکنید. (اگر این مرحله را نداشت بهتر بود، غولآخرش بیش از حد آسان بود، راه رفتن کاراکتر چه بد بود و.. ) ولی صحبت در مورد طراحی خوب خیلی سختتر است، چون خیلی وقتها طراحی بهقدری خوب است که حتی متوجهاش نمیشوید. این بخش به ما یاد میدهد که چطور با آگاهی و به شکل مفید در مورد طراحی صحبت کنیم. این توانایی اهمیت زیادی دارد، هم برای مصاحبهها و هم برای توضیح دادن ایدههایتان به تیم طراحی و ساخت. در حقیقت یاد میگیرید تا از زاویه دیگر و با دقت بیشتری به بازیها نگاه کنید.
صحبت در مورد طراحی بد
همانطور که قبلا اشاره کردم، صحبت در مورد طراحی و بازی بد خیلی راحت است. ما همه این کار را میکنیم، همه اوقات.
به بازیای که دوست ندارید فکر کنید. ( بله، همین الان ) حالا اگر واقعا میخواهید طراح بازی شوید، این که بگویید ” من این بازی را دوست ندارم.” کافی نیست. باید به این فکر کنید که چرا این بازی را دوست ندارید. برای شروع، به یک دلیل ساده فکر کنید. مثلا ” کاراکتر ایکس خستهکننده است.”
ولی چرا خستهکننده میشوند؟!
آنقدر به سؤال پرسیدن ادامه دهید تا دیگر سؤالی به ذهنتان نرسد، با این روش به ریشه مشکل رسیدهاید. حالا که فهمیدهاید مشکل از کجاست، پیدا کردن راهحل برطرف کردنش هم به همان اندازه مهم است.
تبدیل طراحی بد به طراحی خوب
درست کردن یک طراحی بد، تقریباً مثل تشخیص طراحی بد است ولی به شکل معکوس. به این فکر کنید که چطور مشکل اصلی بازی را حل کنید. شاید دوست ندارید که برای دویدن کلید X را فشار دهید. این چیزی است که میخواهید درست کنید ولی این تغییر چه تأثیری روی بقیه لایههای بازی دارد؟ این کار را ادامه دهید، جزییات کوچک را اصلاح کنید، تغییراتی را که در نظر دارید اعمال کنید تا جایی که فکر میکنید بازی را به سطح قابل قبولتری رساندهاید. حالا بعد از یادداشت کردن چیزی که تغییر دادید و علتش، بروید سراغ باقی چیز-هایی که نیاز به اصلاح دارند. نکته مهم توجه به تغییرات کوچک و بزرگ و تجربه کار کردن با هرکدام از آنها است.
صحبت در مورد طراحی خوب
صحبت در مورد طراحی خوب سختتر است. چون پیدا کردن دلیل اینکه چرا از چیزی خوشتان میآید سختتر از چیزی است که روی اعصابتان راه می-رود. فکر کردن به طراحی خوب معمولاً از یک احساس شروع میشود، من این بازی را دوست دارم، من عاشق این کاراکترم، این مکانیک خوب کار میکند. وقتی مشخص کردید که چه چیزی یک بازی خوب را تبدیل به یک بازی عالی میکند، میتوانید کارتان را شروع کنید. برای مثال به مکانیکهای بازی فکر کنید، اگر یک مکانیک خاص خوب کار میکند، چرا خوب کار میکند؟ اگر چیزی به ذهنتان نمیرسد دوباره به تغییر دادنش فکر کنید. چه اتفاقی میافتد اگر با یک مکانیک دیگر عوض شود؟ این سؤال به شما کمک میکند تا علت خوب بودن و موفقیت یک بازی را درک کنید.
ولی چرا آنها این کار را کردند؟
چه یک طراحی خوب باشد، چه بد، چیزی که به شما کمک میکند این است که فکر کنید چرا طراح بازی این تصمیم را گرفته است. این مسئله مخصوصاً در مورد طراحیهای بد مهمتر است، چرا طراح انتخاب بهتری نکرد؟ شاید به خاطر محدودیتها بود، شاید به خاطر عوامل دیگر فکر کردند که این انتخاب، ایده خوبی است. این روش به شما کمک میکند تا در مورد این صحبت کنید که چرا طراحان این تصمیمها را گرفتند و شما چه تغییری در این طراحی انجام میدادید. ولی مهمتر از همه به شما این بینش را میدهد که وقتی خودتان طراح بازی شوید چه اتفاقی میافتد.
دورنمای شغلی
اگر بگویم که فقط یک راه برای وارد شدن به صنعت بازیهای ویدیویی به عنوان طراح وجود دارد، دروغ گفتهام. در حقیقت تعداد این راهها بهقدری زیادند که حتی نمیتوانم همه را بشمارم. بعضی از راهها سادهتر و بعضی پیچیده و مبهم هستند. برای مثال من خودم از راه زیر وارد این صنعت شدم:
۱-گرفتن مدرکی در زمینه هوش مصنوعی ( به روباتهایی فکر کنید که توانایی خواندن و نوشتن دارند، این موضوع پروژه اصلی من بود. )
۲- کارآموزی
۳- ایجاد استودیوی خودم
و حالا من یک طراح مشاورم.
بقیه آدمها راه سنتیتری را در پیش میگیرند. تحصیل در رشتهای مرتبط با طراحی بازی در دانشگاه و تلاش برای کارآموزی در شرکتهای مختلف، تا رسیدن به جایگاه دستیار طراح در یک شرکت بزرگ. راحت-ترین و پرطرفدارترین مسیر انتخاب شده شامل مراحل زیر است:
۱- گذراندن دورههای مرتبط با طراحی بازی در دانشگاهها و مراکز مختلف و به دست آوردن تخصص لازم
۲- کارآموزی در شرکتهای مختلف و داشتن تجربه کاری
۳- به دست آوردن جایگاه مناسبی به عنوان طراح در یک شرکت بزرگ و معتبر
گامهای بعدی برای پیشرفت در این زمینه:
- طراح ارشد شدن در یک پروژه
- مشاوره طراحی (کمک به شرکتهای دیگر در کلیات طراحی پروژه)
- تشکیل استودیویی برای خودتان
تحصیلات
مباحث مشترک در همه دورههای آموزشی طراحی بازی:
• دانش کامپیوتری
• طراحی بازی
• برنامهنویسی
• ریاضیات
• منطق
شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چرا در لیستی از اطلاعات مورد نیاز برای طراحی بازی، تنها یک بار از کلمه “بازی” استفاده شده است. همانطور که قبلا اشاره کردم، طراحی بازی به تنهایی امکان پذیر نیست. داشتن ایدههای خوب و خلاقانه، بدون دانستن روشهای پیادهسازی آنها، معنایی ندارد. برای تبدیل شدن به یک طراح خوب، باید بدانید که سازندها با چه مواردی کار میکنند، چه محدودیتها و امکاناتی دارند تا بتوانید بر اساس آنها طراحی کنید. ولی این همه ماجرا نیست. دانش مورد نیاز برای یک طراح بازی آنقدر گسترده است که تقریبا تمامی ندارد. مطالعه در مورد بازیها و روشهای ساخت آنها و دیدن بازیهای مختلف ضروری است ولی کافی نیست. یک طراح موفق تلاش میکند تا در همه زمینهها اطلاعاتش را افزایش دهد. روان-شناسی، اقتصاد، معماری، جامعهشناسی و بسیاری از رشتههای دیگر. این اطلاعات به شما کمک میکند تا با دید بازتر، ایدههای جدید و کاملتری پرورش دهید.
بیایید نگاهی به هریک از این مباحث بیندازیم.
دانش کامپیوتری
به زبان ساده شامل این میشود که کامپیوترها، چرا و چگونه کار می-کنند. از سختافزار گرفته تا نرمافزار. مطالبی که در این رشته می-آموزید:
سیستمعاملها، برنامهنویسی، الگوریتمها، ورودی/خروجی
آشنا شدن با محدودیتهای کامپیوترها، به طراحی شما جهت میبخشد و باعث میشود تا از سازنده بازی، توقع کارهای غیرممکن را نداشته باشید.
طراحی بازی
مسلما مهمترین بخش این دوره آموزشی، در مورد نحوه طراحی بازیها است.
مطالبی که یاد میگیرید:
مکانیکها، منطق بازی، استوریبرد، ساختار طراحی، نحوه مستندسازی تمام اطلاعاتی که تیم طراحی و ساخت از شما میخواهند. ( سند طراحی بازی، شناسنامه کاراکترها و.. )
برنامهنویسی
گاهی اوقات از طراح بازی انتظار میرود تا در کنار سازندهها، کدهای ساده را نوشته تا بازی کاملتر بشود. برای اینکه بتوانید ایده خودتان را به بهترین شکل ممکن به تیم سازنده ارائه کنید نیاز دارید تا اطلاعات اولیهای در مورد کدهای مورد نیاز بازی داشته باشید. حتی گاهی بهترین راه این است که نمونه اولیهای از بازی را درست کرده و به آنها نشان دهید. باید بدانید که چه چیزی از کامپیوتر میخواهید و بهترین روش رسیدن به آن چیست.
ریاضیات و منطق
منطق بهتنهایی خیلی کاربردی به نظر نمیرسد. ولی زمانی که بخواهید مکانیکهای بازیتان را به کسی توضیح دهید باید منطق دنیای بازی و کاراکتر را بهخوبی درک کنید. هرچند دنیای بازیها محدودیت کمتری نسبت به دنیای واقعی دارد، ولی در چهارچوب خودش، نیاز به منطق دارد. ( نمینوانید یک درخت را بدون هیچ توضیحی در هوا معلق کنید و از بازیکن انتظار داشته باشید که مثل ابر با آن برخورد کند. منطقی باشید!)
ریاضیات هم همینطور است. محاسبه مسیر ایجاد شده بین دو نقطه مشخص، ممکن است بیفایده به نظر برسد، ولی از نظر برنامهنویسی و برای این که هوش مصنوعی دشمن، کاراکتر ما را پیدا کند معنادار میشود.
چطور کارآموزی کنید؟
اگر نزدیک شهری زندگی میکنید، رزومههایتان را به شرکتهای محلی بفرستید. اگر مشکل رفتوآمد دارید، پیشنهاد بدهید که از دور کار کنید.
ولی مهمتر از همه، استقامت داشته باشید. تقریبا همه این شرکتها شما را نمیخواهند. متاسفانه این هم بخشی از مسیر شماست. ناامید نشوید. بالاخره جایی را پیدا میکنید. در مورد دستمزدی که دریافت میکنید، مراقب باشید. هرچند بسیاری از این شرکتها به کارآموزان چیزی پرداخت نمیکنند، ولی حداقل سعی کنید تا در این مورد با آنها گفتگو کنید.
استخدام شدن
خیلی نادر است که کسی بعد از تمام شدن تحصیلاتش، مستقیما وارد یک شرکت بزرگ شده و کار طراحی را بر عهده بگیرد. معمولا باید به شرکتهای مختلفی درخواست کار دهند و در آخر خود را برای کار کردن در استودیویی کوچک آماده کنند.
نوشتن رزومه
رزومه شما، مهمترین سند برای معرفی شما است. بسیاری از شرکتها پیش از این که شما را برای مصاحبه حضوری دعوت کنند، بر اساس رزومهای که فرستادهاید، در موردتان تصمیم میگیرند. پس با دقت آن را پر کنید. خلاصه و مفید بنویسید. سوابق کاری مرتبط را از اول همه بیاورید، بعد از آن تحصیلات و سپس مهارتهای دیگر. سعی کنید نمونهای از کارهای گذشته خود را ضمیمه رزومه کنید تا مدیران شرکت علاقهمند به دیدارتان شوند.
سخن آخر
طراحی بازی، کار فوقالعادهای است. لذت تماشای دیگران هنگام تجربه بازی شما و دیدن واکنشها و نظراتشان، همیشه با شما است. ولی از چیزی که فکرش را میکنید سختتر است. باید در این راه با اراده و پشتکار قوی قدم بردارید و از مشکلات ناامید نشوید. ولی اگر کاری است که واقعا به دنبالش هستید، راه خودتان را پیدا میکنید. به یاد داشته باشید که اگر از شغلتان لذت ببرید، تمام زندگی برایتان لذتبخش میشود..
اگر میخواهید مطالب بیشتری در این رابطه بخوانید، میتوانید راهنمای ۴۵ صفحهای “چطور طراح بازی شویم” را به رایگان از این سایت دریافت کنید.
برگرفته شده از PardisGame
درود بر شما.من دوست داستان یک بازی را خودم بنویسم.شخصیت های اون بازی را خدم طراحی کنم.کل محیط بازی را هم خودم طراحی کنم.و در آخر خودم اون بازی را بسازم.برای این کار باید چیکار کنم؟یعنی باید در چه رشته برم؟
پسندیدم